ماجراي رامين پرچمي گويا براي رسانهها و سايتهاس ضد انقلاب زيادي شيرين شده و هنوز هم اين سايتها از فرط بي خبري و نبود سوژهي مناسب درباره او مينويسند.
در جديدترين اين اخبار، سايت ضدانقلاب «روزآنلاين» به قلم فرشته قاضي در مطلبي با عنوان «رامین پرچمی دنبال رای گمشده خود است» به اين موضوع پرداخت. قاضي در اين مطلب ادعاي بولتن نيوز مبني بر جرم قاچاق مواد مخدر پرچمي را بدون هيچ دليل قانعكنندهاي زير سؤال برد و تنها به نقل از يكي از نزديكان پرچمي اعلام كرد كه اين خبر صحت ندارد.
در ادامه بدون آنكه مشخص شود كه اين شخص كه ادعاي نزديك بودن به پرچمي را دارد چه كسي است و آيا اساسا وجود خارجي دارد يا نه، مثل خيلي از مصاحبهها و اخبار اين رسانهها، جعلي و خودساخته است عنوان كرد كه جرم او اقدام عليه امنيت ملي و اخلال در نظم عمومي بوده است.
سؤال اينكه چقدر ميتوان به ادعاي اين شخص كه نه هويتش معلوم است و نه مشخص است چه نسبتي با پرچمي دارد اطمينان داشت؟ آيا نميتوان بدين صورت با دهها نفر ديگر نيز مصاحبهي صوري ترتيب داد و آن را به نزديكان يك شخص خاص نسبت داد؟ چطور است كه بايد به ادعاي اين شخص بي هويت اطمينان كرد اما به آن منبع آگاهي كه بولتن نيوز به نقل از آن خبر پرچمي را منتشر كرد نه!
البته فعلا جاي طرح اين بحث نيست كه به كالبدشكافي گفتوگوهايي كه در اين سايتها منتشر ميشوند بپردازيم و اثبات كنيم كه اكثر آنها يا جعلي هستند و يا ساختهي خود گردانندگان اين سايتها (كه سر فرصت مستنداتي در اين باره نشان خواهيم داد) اما نيم نگاهي به اخباري كه اين سايتها دربارهي اين موضوع تحت پوشش قرار دادند دروغ آنها را بيشتر نمايان ميكند.
براي مثال همانطور كه براي اولين بار سايت «كميته گزارشگران حقوق بشر» و بلافاصله بعد از آن سايت خبرپراكني بيبيسي وابسته به دستگاه اطلاعاتي جزيرهي انگليس، خبر اتهام اقدام عليه امنيت ملي پرچمي را منتشر ساختند، سايت «خبرنگاران سبز» با ترديد به اين موضوع نگاه كرد و نوشت:
«از وضعيت پرونده پرچمی خبر دقيقی در دست نيست ، اما گفته می شود دليل بازداشت او در روز ۲۵ ماه اصرار او برای ماندن در راهپيمايی بوده است.»
حتي خود سايت كميته گزارشگران حقوق بشر نيز به اين موضوع اشاره كرد و در حقيقت دروغ اولين خبر خود را برملا كرد و نوشت:
«هنوز از جزئیات پرونده و شعبه رسیدگی کننده به اتهامات این فعال مطبوعاتی و هنرمند حامی جنبش سبز، اطلاعی در دست نیست.»
جالبتر آنكه يكي از سايتهاي ديگر حامي فتنهگران در مطلبي كه بيشتر به طنز شبيه است تا واقعيت، عليرغم پذيرش خبر تلويحي بولتن نيوز نوشت كه خود ماموران اطلاعاتي مواد مخدر را در محل مورد بازرسي جاسازي كرده اند:
«آیا برای آنها بسیار مشکل و یا غیر ممکن است، که بسته ای از مواد مخدر جهت پرونده سازی در محل مورد بازرسی مربوط به سوژه مورد نظر قرار دهند؟»
حالا اصلا بياييد فرض كنيم خبر بولتن نيوز واقعيت نداشته است (فرض محال كه محال نيست) و با فرضيهاي كه همين سايتها طرحريزي كردهاند به پيش رويم. ميخواهيم با چند سؤال موضوع را ادامه دهيم:
سؤال اول: اگر رامين پرچمي به جرم قاچاق مواد مخدر دستگير نشده پس به چه جرمي دستگير و زنداني شده است؟
جواب: طبق ادعايي كه سايتهاي ضد انقلاب كردهاند پرچمي به جرم شركت در راهپيمايي 25 دستگير شده است.
سؤال دوم: آيا اين راهپيمايي داراي مجوز از وزارت كشور بود؟ آيا اين راهپيمايي قانوني بود يا نه؟
جواب: مسلّم است كه نه. وزارت كشور از روزها قبل اعلام كرد كه اين راهپيمايي فاقد مجوز و در نتيجه غير قانوني است. و مهم آنكه حتي فتنهگران وقتي با اين اقدام وزرات كشور مواجه شدند اعلام كردند كه ما از اول هم نيازي به مجوز شما نداشتيم. همانطوري كه تا به حال بدون مجوز، اين كارها را كرديم.
سؤال سوم: اين راهپيمايي توسط چه كساني ترتيب داده و انجام شد؟
جواب: اين راهپيمايي به دعوت سران فتنه، موسوي و كروبي و به ظاهر براي حمايت از قيامهاي منطقه ترتيب و توسط عدهاي از طرفدارن آنها – بخوانيد آشوبطلبان - انجام شد. سبزها در اين روز نشان دادند كه بر خلاف ادعاي دروغشان، هيچگونه نسبتي با قيامهاي مردمي منطقه ندارند و آنها به دنبال پروژه هاي براندازانهي خود هستند. شاهد مدعا آنكه حتي يك شعار هم به نفع انقلابيون منطقه ندادند.
سؤال چهارم: رامين پرچمي در اين روز مشغول چه كار بود؟
جواب: باز هم طبق ادعاي سايتهاي ضد انقلاب، پرچمي در حال فيلمبرداري از صحنهي آشوبهاي خياباني دستگير شد. آن هم در حالي كه جندين بار توسط مأمورين انتظامي به او تذكر داده شد. يكي از همين سايتها نوشت:
«ماموران لباس شخصی که او را در جمعيت شناخته بودند، بارها به او تذکر می دهد که صحنه تظاهرات را ترک کند اما او به اين گفته آنها توجهی نمی کند تا سرانجام بازداشت می شود.»
يكي ديگر از آنها نيز به اين موضوع اعتراف كرد و نوشت:
«برخی گزارش ها از نحوه بازداشت آقای پرچمی حاکی از این بود که ماموران لباس شخصی، او رادر جریان راهپیمایی ۲۵ بهمن شناسایی کرده و به او تذکر داده بودند که محل تجمع را ترک کند اما بعد از مقاومت این هنرمنداو را بازداشت کردند.»
سؤال پنجم: رامين پرچمي براي چه كاري و به چه انگيزهاي و از سوي چه كسي مأمور جمعآوري تصوير از اين روز بود؟
جواب:
الف) از سوي رسانه ملي و يا دستگاههاي دولتي (فرض محال)
ب) براي خودش و به صورت تفريحي (فرض غيرعقلاني و مضحكانه. آخر كدام آدم عاقلي در اين روز به خيابان ميآيد تا همينطوري فيلمبرداري كند؟!)
ج) به دستور اپوزيسيون و جريان ضد انقلاب خارج از كشور (فرض عاقلانه و قابل اعتنا)
سؤال ششم: چرا عليرغم تذكرات چندين بارهي مأموران نيروي انتظامي، رامين پرچمي باز هم به كار خود ادامه ميدهد؟
جواب: !!!
سؤال هفتم: آيا شركت در تجمع غيرقانوني 25 بهمن و كمك به آشوبطلبان و فيلمبرداري از صحنههاي ياد شده، مصداق اقدام عليه امنيت ملي هست يا خير؟
سؤال هشتم: آيا بايد با چنين شخصي برخورد كرد و او را دستگير نمود يا نه؟
و دهها سؤال ديگري كه فعلا مجال پرداختن آن نيست.
ميبينيد! حتي اگر با فرضيه خود اين سايتها و رسانههاي ضدانقلاب هم پيش برويم باز هم حق هماني بود كه انجام شد و بايد چنين شخصي را زنداني كرد. آخر در كدام كشور و در كدام قانوني به چنين اشخاصي كه حتي اعتنا به توصيههاي دولتي و انتظامي نميكنند و قانون جامعه را زير پا ميگذارند اجازه داده ميشود تا به راحتي و آزادانه هر كاري را كه خواستند انجام دهند؟
در كنار اينها اقدام شبكه صداي آمريكا نيز قابل توجه است. صداي آمريكا از رامين پرچمي به عنوان شخصيت خوب هفته نام برد و از او تقدير كرد. به راستي اگر پرچمي تنها يك هنرمند بدون حاشيه و مردمي بود چرا اين سايتها و رسانههاي فتنهگر اين قدر به او توجه كردند؟
نظرات شما عزیزان: